قرار بیقراری

شرح غزل 20 حافظ

بیت اول: یارم جام به دست در دیر مغان آمد، او مست شراب بود و شرابخواران از تاثیر چشمان مستش مست بودن.

در:معنی قدیمی زمانی، هنگامی

دیر مغان: معبد زرتشتیان..مغ:روحانی زرتشتی

قدح: ظرف نوشیدنی

بیت دوم:می گوید منحنی نعل اسب او چنان زیبا بود که شکل هلال ماه را به خاطر می آورد و درخت صنوبر در برابر قد او حقیر می نمود.

سمند:اسب مایل به زرد

بیت سوم: :با آمدن معشوق چنان از خود بی خود شدم که از وجود خود بی خبر شدم، پس وقتی از خودم بی خبر شدم چگونه از وجود او خبر دهم و بگویم هست..در برابر نظر من است اما من از خود بی خودم

بیت چهارم :وقتی به قصد بیرون رفتن برخاست، شمع دل دوستان خاموش شد و هنگامی که نشست و جلوه گری نکرد آه و فریاد نظربازان بلند شد.

افغان:ناله و زاری

نظربازان: کسی که به روی زیبا نگاه میکند

نشستن شمع:خاموش شدن شمع

بیت پنجم: اگر غالیه بوی خوش دارد برای این است که در پیچ و خم گیسوی او جاگرفته و اگر وسمه تیرانداز و کمان کش شده به این جهت است که به ابروی او پیوسته.

غالیه:ماده سیاه خوشبو برای معطر کردن مو

وسمه:گیاهی که برای پررنگ کردن ابرو استفاده میشود

کمان کش گشت: در کمان ابرو کشیده شده است

بیت ششم: برگرد که عمر رفته حافظ برگردد،هرچند تیری که از زه کمان پرید بزنمیگردد.

شده:رفته

شست:حلقه ای که به دست متصل میشود تا زه کمان را بکشند.

ادامه جلسه با شعر خوانی اعضا همراه شد که در پست های بعدی متن اشعار دوستان به همراه نقد آن قرار خواهد گرفت.